javahermarket

آیا روزه دار مى تواند آب بخورد ؟ - آنجا که عقاب پر بریزد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آنجا که عقاب پر بریزد

آیا روزه‌ دار مى‌ تواند آب بخورد ؟

 


اخیرا فتاوایی از برخی علما در مورد جواز آشامیدن آب برای برخی از روزه داران مریض منتشر شده است که در این مورد توضیحی از حجت‌الاسلام والمسلمین علیان‌نژادى عضو هیئت علمى استفتائات دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی به دستمان رسیده که مشروح آن به اطلاع خوانندگاه گرامی می‌رسد.

 

 

سؤال: آیا روزه‌ دار مى‌تواند آب بنوشد؟

هر چند باطل شدن روزه بر اثر نوشیدن آب یک، یا چند بار در روز(هر چند از باب ضرورت باشد) شبیه ضروریات دین است که هر مسلمانى اعم از خواص یا عوام آن را درک مى‌کنند(مانند وجوب نماز و روزه) و قضاى روزه را حتى در مورد ناچارى لازم مى‌شمرند، ولى اصرار جمعى از عزیزان سبب شد که توضیحات بیشترى درباره ادله فقهى به صورت واضح و شفاف داده شود.

 

* * *

1. در اینجا دو بحث داریم؛ بحثى در فقه درباره ذوالعطاش داریم، یعنى شخصى که داراى بیمارى عطش است که هر قدر آب مى‌نوشد سیر نمى‌شود.[1]
و بحث دیگرى درباره افرادى است که بیمارى عطش ندارند، ولى به دلیل گرمى هوا یا غیر آن، گرفتار فشار تشنگى شدید شده‌اند؛ به طورى که طاقت تحمل آن را ندارند یا جان آنها در خطر است.

 

اما در مورد ذوالعطاش، اکثریت قریب به اتفاق فقها گفته‌اند چنین فرد بیمارى مجاز است آب بنوشد؛ اگر مى‌تواند بعداً قضا کند و اگر نمى‌تواند براى هر روز فقیرى را اطعام کند(مدّ طعام بدهد). به این ترتیب روزه او باطل مى‌شود و باید به یکى از دو طریق بالا جبران کند.

 

به عنوان نمونه در عروة الوثقى که نظرات و حواشى 15 تن از بزرگان مراجع و فقیهان معاصر که به رحمت ایزدى پیوسته‌اند در آن ثبت است، 14 نفر به اضافه صاحب عروة الوثقى فتوا به وجوب قضا یا مدّ طعام داده‌اند(یا احتیاط وجوبى دارند). تنها یک نفر از این بزرگان روزه او را باطل نمى‌داند.

 

دلیل بر بطلان روزه این بیمار عطش، اوّلا اطلاق آیه شریفه «وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الاْبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الاْسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ»[2] است که مفهومش این است: هرگونه خوردن و آشامیدن بعد از طلوع فجر با روزه منافات دارد.

 

و از آن روشن‌تر اطلاق شبیه تصریح است که در آیه 184 سوره بقره آمده است: «وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ؛ کسانى که به واسطه روزه فوق‌العاده به زحمت مى‌افتند و تاب تحمل آن را عادتاً ندارند، روزه را افطار کنند و براى هر روز مسکینى را سیر مى‌کنند». این آیه به روشنى شامل ذوالعطاش(بیمار عطش) نیز مى‌شود.

 

 

در روایات متعددى که در تفسیر این آیه آمده است، تصریح شده که بیمار عطش و پیران ناتوان مصداق این آیه شریفه هستند که نباید روزه بگیرند و باید کفاره بدهند.

 

* * *

2. روایات متعددى در باب 15، از ابواب من یصح منه الصوم[3] از کتاب وسائل الشیعه آمده است که بیمار عطش را اجازه شرب آب و افطار روزه و جبران آن به وسیله کفاره مى‌دهد.

اکنون این سؤال مطرح است، جایى که چنین بیمارى که مجاز به نوشیدن آب است، روزه‌اش باطل مى‌شود و باید کفاره بدهد، کسى که این بیمارى را ندارد و در فشار شدید عطش قرار گرفته، چگونه مى‌تواند آب بنوشد و روزه‌اش صحیح باشد؟! اگر بنابر تسهیل باشد، آن بیمار به طریق اولى باید مجاز به حفظ روزه باشد.(دقت بفرمائید)

 

* * *

3. اما در محل اصلى بحث، یعنى در مورد کسى که به بیمارى عطش مبتلا نیست، بلکه بر اثر گرماى شدید هوا یا به هر دلیل دیگر چنان تشنه شده که یا جانش در خطر است یا فوق‌العاده در زحمت مى‌باشد، چنین کسى نیز مى‌تواند به مقدار ضرورت آب بنوشد و در بقیه روز به احترام ماه مبارک رمضان امساک کند؛ ولى روزه‌اش باطل شده، بعداً در فصل مناسب که هوا ملایم است، روزه را قضا مى‌کند.

 

 

دلیل آن همان عمومات قرآنى و روایات متعدد باب 15 است که به ذوالعطاش اجازه نوشیدن آب را مى‌دهد؛ اما روزه او را باطل مى‌شمرد و کفاره به جاى روزه باید بدهد؛ زیرا همان‌گونه که گفتیم، این روایات به طریق اولى حکم افراد غیر بیمار را روشن مى‌سازد.

 

* * *

4. باقى مى‌ماند دو روایتى که مدرک اصلى بعضى شده است که در باب 16 از ابواب من یصح منه الصوم آمده است؛ یعنى روایت «عمار» و روایت «مفضل بن عمر» که استدلال به آن بر صحت روزه با جواز نوشیدن آب هنگام عطش شدید شده است.

 

 

این دو روایت چندین ایراد روشن دارد:

الف) این دو روایت بر فرض دلالت و صحت سند، مُعرض عنهاى اصحاب است؛ یعنى کسى از فقهاى عامه و خاصه مطابق آن فتوا نداده و مى‌دانیم طبق قاعده اصولى معروف و مقبول و مشهور فقها، هر روایتى که «همه فقها» یا «مشهور آنها» طبق آن فتوا نداده‌اند، از درجه اعتبار ساقط است و نمى‌توان به آن استدلال کرد.

 

 

ب) در روایت اول «عُطاش» آمده که مربوط به بیماران تشنگى است؛ بنابراین از بحث ما خارج است و این‌که گفته مى‌شود در کتاب کافى «عطاش» و در کتاب «من لایحضره» به جاى آن «عطش» آمده، نتیجه‌اى ندارد؛ زیرا هنگام اختلاف نسخ روایت، روایت کافى مقدم است؛ زیرا مضبوط‌تر و معتبرتر است.(و به فرض که کار به ابهام و اجمال برسد، باز از درجه اعتبار ساقط است).

 

 

اما روایت دوم، یعنى روایت «مفضل بن عمر» از نظر سند محل گفتگوست؛ زیرا شخص مفضل را هر چند بعضى معتبر مى‌دانند و توثیق کرده‌اند، ولى استاد مسلم علم رجال، یعنى نجاشى که حرف اول را درباره علم رجال و اسناد روایات مى‌زند، درباره او مى‌گوید: او فاسد المذهب و مضطرب الروایة است و قابل اعتنا نمى‌باشد؛ حتى جایز نیست روایات او را بنویسند و علامه حلى که مقام علمى او در رجال نیز محرز است، با نجاشى در عدم اعتنا به روایات او موافقت کرده است. شیخ طوسى نیز بعد از اشاره به روایات مدح و ذم او مى‌گوید: اولى عدم اعتماد به اوست.[4]

 

 

بنابراین سند روایت مزبور ضعیف و حداقل مشکوک و مورد تأمل است.

ج) فرض کنیم این دو روایت از نظر سند مقبول و مورد اعتراض اصحاب نباشند، ولى دلالتى بر صحت روزه این‌گونه اشخاص که مجبور به نوشیدن آب هستند، ندارند. حداکثر مى‌گویند آنها مجازند آب بنوشند؛ اما زیاده‌روى نکنند(زیرا احترام ماه مبارک ایجاب مى‌کند که در موارد بطلان روزه باقیمانده روزه را امساک کنند).
کجاى این تعبیر دلالت دارد که روزه آنها صحیح است و اگر سخنى از قضاى روزه در آن به میان نیامده، به دلیل آن بوده است که در نظر همه مسلم بوده با نوشیدن آب هر چند از باب ضرورت روزه به هر حال باطل مى‌شود و قضا دارد.

و السلام على من اتبع الهدى

گردآوری : گروه دین و اندیشه بروزترین ها


نوشته شده در پنج شنبه 92/5/3ساعت 1:41 عصر توسط بردیانیکوکار نظرات ( ) |


Design By : Pichak

AvaCode.74